دلم یک خیال راحت می خواست در کنج همین اتاق کوچک
وقتی سهم من از با تو بودن فقط حسرت نگاهش بود
تو نفهمیدی چه در دل من می گذرد و برای من چه بودی
وقتی شبها از فکر و یاد تو نمی خوابیدم تو کجا بودی ؟؟؟
تا بوده همین بوده سهم من از عشق و دوست داشتن
تنها فریادی بوده که مدتهاست پشت حنجره ام اسیر است
نمیدانی درونم چیست و هرگز هم نخواهی فهمید.
بوده ,تو ,دل ,سهم ,هم ,همین ,من از ,سهم من ,همین بوده ,بوده همین ,؟؟؟تا بوده
درباره این سایت